آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Put Off

American: pʊtˈɒf British: pʊtɒf

معنی put off

phrasal verb B1

عقب انداختن، موکول کردن

phrasal verb

ناراحت کردن، دلسرد کردن، متالم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد put off

ارجاع به لغت put off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/put off

لغات نزدیک put off

پیشنهاد بهبود معانی